آخرین مقالات

هر آنچه یک پژوهشگر بایستی در خصوص تجاری‌سازی بداند-قسمت دوم

هر آنچه یک پژوهشگر بایستی در خصوص تجاری‌سازی بداند-قسمت دوم

مقدمه

در دهه‌های اخیر گرایش به تجاری‌سازی نتایج و دستاوردهای علمی رو به گسترش بوده است. بسیاری از دانشگاه‌ها در سرتاسر جهان، به سمت مفهومی نوین تحت عنوان «دانشگاه کارآفرین» حرکت نموده‌اند که در آن علاوه‌ بر آموزش و پژوهش، مأموریتی ثانویه برای مشارکت و ایفای نقش در توسعه اقتصادی، بر دوش دانشگاه‌ها قرار می‌گیرد. تغییر ماهیت رقابت در کسب‌وکارهای مختلف و پیچیدگی شرایط سودآوری ناشی از ورود فناوری در عصر دانایی نیز عاملی است که بر اهمیت  تجاری‌سازی علم و فناوری افزوده است، به‌طوری که می‌توان گفت اساس فرآیند تجاری‌سازی، مشارکت کارا و اثربخش بخش‌های پژوهشی و صنعت در تبدیل یافته‌های حاصل از تحقیقات به نوآوری است. بدیهی است، تجاری‌سازی پژوهش‌ها و عواید حاصل از آن، می‌تواند منابع مالی لازم را برای استمرار حیات نهادهای پژوهشی اعم از دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی دولتی فراهم آورد.

در این مقاله قصد داریم نگاهی دقیق‌تر به تجاری‌سازی و ابعاد گوناگون آن از منظر پژوهشگران و محققین داشته باشیم؛ این‌که تجاری‌سازی چیست و چرا باید یک محقق یا نوآور به آن توجه داشته باشد. فرآیند تبدیل ایده به یک کاربرد تجاری و ارائه آن به بازار با تکیه بر چه عوامل و فاکتورهایی انجام می‌گیرد و چگونه می‌توان احتمال موفقیت در آن را افزایش داد.

در بخش اول از مقاله مذکور با مفاهیم تجاری‌سازی و اهمیت آن در بخش‌های پژوهشی و دانشگاهی آشنا شدیم و مروری اجمالی بر چگونگی حفاظت از یک اختراع یا دستاورد علمی داشتیم. در نوشته حاضر به عنوان بخش دوم مقاله، سعی می‌گردد با تشریح کامل فرآیند تجاری‌سازی یافته‌های پژوهشی، آنچه یک پژوهشگر بایستی برای تجاری‌سازی یافته‌های علمی خود انجام دهد را بیان نماییم.

 12- ابزارهای حفاظت از دارایی‌های فکری چه چیزهایی هستند؟

با توجه به ویژگی‌های متفاوت دارایی‌های فکری، می‌توان از ابزارهای متناسب برای حفاظت از آن‌ها استفاده نمود. به عنوان مثال، برای تولیدات رسانه‌ای و فرهنگی نظیر انواع فیلم، موسیقی و کتاب، استفاده از کپی‌رایت مناسب خواهد بود و در مقابل برای محافظت از یک اختراع یا فناوری توسعه‌یافته در مراکز تحقیقاتی، بهتر است از سیستم پتنت استفاده شود. به صورت کلی می‌توان ابزارهای حفاظت از حقوق مالکیت فکری را به چهار دسته اصلی زیر تقسیم نمود:

  • اسرار تجاری: ایده‌های ارزشمند که به‌طور کلی شناخته شده نبوده و با روش‌های معمول قابل شناسایی نیستند و شرکت‌ها و افراد سعی در مخفی نگه‌داشتن آن‌ها دارند.
  • پتنت: اختراعات جدید و کاربردی که پس از ثبت و موفقیت در ارزیابی‌های مرتبط با آن، برای مدت 20 سال، از زمان ثبت مورد حفاظت قرار می‌گیرد.
  • کپی‌رایت: آثاری از قبیل انواع نوشته، موسیقی فیلم و غیره که با ثبت اثر و استفاده از حفاظت‌های قانونی مرتبط با آن که امکان حفاظت در دوره عمر صاحب اثر به‌علاوه 70 سال را فراهم می‌نماید.
  • علائم تجاری: علائم و نشانه‌های مرتبط با یک شرکت یا محصول خاص برای مشخص نمودن آن‌ها در بازار تجاری.

باید توجه داشت، قوانین کشورهای مختلف در هر یک از این ابزارها ممکن است با تفاوت‌های جزئی همراه باشد، با این حال، ماهیت اصلی و کلیات مرتبط با آن‌ها تقریباً یکسان است.

همان‌گونه که در بالا اشاره گردید، از انواع مختلف مالکیت فکری می‌توان برای حفاظت از ابداعات و دستاوردهای نوآورانه خود استفاده نمود. البته برخی محدودیت‌ها در هر یک از ابزارهای حفاظتی وجود دارد که باید هنگام استفاده از آن‌ها مد نظر قرار گیرد. برای مثال، هر چیزی را نمی‌توان ثبت اختراع نمود و برخی موارد نظیر پدیده‌های طبیعی و فرمول‌های ریاضی قابل ثبت نیستند. البته با توجه به تکامل سیستم‌های پتنت در طول زمان و گسترش دامنه موارد قابل ثبت، امروزه می‌توان انواع نرم‌افزار، مهندسی ژنتیک بر روی گیاهان و روش‌های نوین کسب‌وکار را نیز ثبت پتنت نمود. توجه به ویژگی‌ها و الزامات تعریف شده در قانون ثبت اختراع برای واجد شرایط پتنت بودن یک اختراع (شامل ویژگی‌های تازگی و جدید بودن، کاربردی بودن و عدم افشاء تا قبل از ثبت آن) می‌تواند فرآیند حفاظت از اختراع را تسهیل نماید. نکته قابل توجه دیگر، هزینه‌های استفاده از ابزارهای حفاظت از حقوق مالکیت فکری است که در اتخاذ استراتژی شرکت باید به آن توجه داشت؛ برای مثال، هزینه‌های ثبت پتنت در سیستم پتنت آمریکا «USPTO» بالغ بر 5000 تا 20000 دلار است که اگر پوشش حفاظتی بین‌المللی مد نظر باشد، می‌تواند افزایش یابد.

در پایان باید به این نکته اشاره نمود که ابزارهای چهارگانه معرفی شده، لزوماً کارایی منحصر به فرد ندارند و در مواردی می‌توان برای حفاظت از یک دارایی فکری از کپی‌رایت و یا پتنت به صورت هم‌زمان استفاده نمود. در واقع، هر یک از این ابزارها می‌تواند منافع و مزایایی برای متقاضی ایجاد نماید که همپوشانی بین آن‌ها نیز قابل تصور است. در این حالات باید بررسی دقیق‌تری برای اتخاذ سیاست مناسب حفاظت از دارایی‌های فکری انجام داد.

13- اختراع من چقدر ارزش دارد؟

پاسخ ساده به این پرسش، این است که سعی کنید اختراع خود را بفروشید؛ اگر در این کار موفق شوید، اختراع شما ارزشمند خواهد بود. ارزش تجاری، یک مفهوم اقتصادی است و در زمینه فناوری به قیمت آن در بازار تقاضا اشاره دارد. در صورت عدم فروش فناوری، صحبت در مورد ارزش آن صرفاً یک حدس و گمان خواهد بود که درستی یا نادرستی آن به‌طور کامل مشخص نیست.

ممکن است یک پژوهشگر یا محقق، با این سؤال مواجه شود که در ارائه فناوری به بازار برای نخستین بار، چه قیمتی باید مد نظر قرار گیرد. به عبارت دیگر، آیا روشی برای تخمین ارزش فناوری، فارغ از قیمتی که در درازمدت در بازار تقاضا برای آن تعیین می‌شود نیز وجود دارد؟ در پاسخ باید گفت، ارزش فناوری بازتابی از سود خالصی است که در طول زمان و طی فرآیند توسعه ایده و فروش محصول نهایی پدید می‌آید. بر این اساس می‌توان با محاسبه هزینه‌های توسعه فناوری و تعیین یک سود تخمینی قابل انتظار، قیمت فناوری برای رسیدن به سود یاد شده را محاسبه نمود.

فرض کنید فروش محصول در بازار را با احتساب تخفیف‌های موجود در جریان نقدی درآمدی به عنوان درآمد خالص در نظر بگیریم. حال باید هزینه‌های مرتبط را از آن کم نموده تا به سود ناخالص برسیم. این هزینه‌ها شامل هزینه‌های فروش و بازاریابی، هزینه‌های مرتبط با طراحی و ساخت فناوری و ... می‌باشد که در نهایت سود ناخالص را پدید می‌آورد. در نهایت، برای رسیدن به سود خالص باید هزینه‌های عملیات،ی شامل سرمایه‌گذاری‌های تحقیق و توسعه، هزینه‌های غیرمستقیم کسب‌وکار و مواردی نظیر مالیات و بیمه را کسر نماییم تا سود خالص برای فناوری محاسبه شود. در تمامی محاسبات مذکور، ارزش زمانی پول نیز باید در نظر گرفته شود که در مجموع می‌تواند فرآیند تعیین ارزش فناوری را به کاری پیچیده و تخصصی بدل نماید.

با توجه به پیچیدگی تعیین ارزش واقعی یک فناوری، می‌توان از برآورد ارزش آن بر اساس نمونه‌های مشابه در بازار (استفاده از آمار فروش و دیگر شاخص‌های مرتبط با فناوری مشابه) استفاده نمود.

نکته کلیدی در تعیین ارزش فناوری، این است که ما درباره ارزش فناوری در بازار هدف صحبت می‌کنیم نه ارزش فناوری برای خود؛ پس این‌که عوامل تولید متعددی در توسعه فناوری دخیل بوده است و یا سرمایه‌گذاری‌های مرتبط با فعالیت‌های تحقیق و توسعه بسیار زیاد بوده است، لزوماً به افزایش ارزش فناوری در بازار نمی‌انجامد. شاید این واقعیت که سهم یک ایده یا اختراع در کل زنجیره ارزش توسعه فناوری بیش از چند درصد نیست، برای یک مخترع یا محقق خوشایند نباشد؛ با این حال، باید به دیگر بخش‌های فرآیند تولید، شامل طراحی و تولید مهندسی، آماده‌سازی برای فروش و بسیاری هزینه‌های دیگر نیز توجه داشت.

14- استفاده از خدمات دفتر انتقال فناوری «TTO»

انتقال فناوری به بازار، یک فرآیند چندمرحله‌ای است که باید گام‌به‌گام در آن پیش رفت، تا به موفقیت رسید. در این فرآیند مرحله‌به‌مرحله و تا حدی پیچیده، نهادی همچون دفتر انتقال فناوری دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی، می‌تواند کمک‌های شایانی به مخترعین و محققین ارائه نماید. دفاتر انتقال فناوری با برخورداری از دانش و تخصص لازم برای تجاری‌سازی نتایج و یافته‌های تحقیقات علمی، می‌توانند خدمات متنوع و گسترده‌ای در زمینه حفاظت از ایده یا فناوری از طریق ثبت اختراع، ایجاد ارتباطات با افراد یا شرکت‌های متقاضی آن، راهکارهای افزایش قابلیت‌های تجاری‌سازی فناوری و در نهایت فروش و واگذاری فناوری ارائه دهند.

یکی از خدمات اصلی که دفاتر انتقال فناوری بر آن متمرکز هستند، واگذاری حق بهره‌برداری از فناوری پتنت شده «Lisencing» است که در سال‌های اخیر با استقبال بسیاری از سوی مخترعین و شرکت‌های فناور کوچک از یک سو و شرکت‌های بزرگ از سوی دیگر مواجه شده است. باید توجه داشت، مخترعین و محققین دانشگاهی معمولاً از توان و قابلیت‌های لازم برای تجاری‌سازی و ارائه محصول نهایی به بازار (اعم از قابلیت‌های فناورانه و ساختاری، پشتوانه مالی لازم و نیز تجربه در فرآیندهای توزیع و فروش محصول) برخوردار نیستند. این امر در مورد شرکت‌های استارت‌آپی و زایشی تأسیس‌شده از سوی محققین نیز صدق می‌نماید که باعث می‌شود کسب ثروت و ارزش‌افزوده برای دانشگاه و محققین صاحب ایده یا فناوری، منوط به واگذاری آن به شرکت فناور دارای قابلیت‌های لازم برای ساخت محصول نهایی و ارائه آن به بازار باشد. در این معادله چندوجهی، می‌توان بازیگران متعددی یافت که همگی از طریق واگذاری حق بهره‌برداری از فناوری، منتفع می‌شوند که شامل دانشگاه یا محیط تحقیقاتی، پژوهشگر یا محقق صاحب ایده، شرکت‌های بزرگ متقاضی فناوری و جامعه به عنوان مصرف‌کننده نهایی است.

15- چه اقداماتی برای افزایش احتمال تجاری‌سازی اختراعم می‌توانم انجام دهم؟

کلید اصلی موفقیت در تجاری‌سازی فناوری، چیزی است که از آن تحت عنوان «جهت‌گیری بازار» یاد می‌شود. جهت‌گیری بازار به معنای آگاهی شما از نیازهای مختلف مردم و تقاضای بازار بوده که می‌تواند به شما کمک نماید. در واقع، برای افزایش احتمال موفقیت در تجاری‌سازی یافته‌های تحقیقاتی، باید فعالیت‌های بخش تحقیق و توسعه را با نیازهای پنهان و آشکار بازار تلفیق نمود.

الف) چگونه می‌توان به جهت‌گیری بازار دست یافت؟

پاسخ به این پرسش بسیار ساده است؛ فرض کنید در یک کنفرانس، مقاله‌ای ارائه می‌دهید. در این کنفرانس تعداد زیادی از شرکت‌های بزرگ و کوچک حضور دارند که برای اطلاع از آخرین تحقیقات و طرح‌های مطالعاتی در آن حوزه علمی، در کنفرانس حاضر شده‌اند. کافی است از آن‌ها بپرسید چرا آنجا هستند و چه مواردی برای آن‌ها جالب بوده است. آیا انتظار داشته‌اند فناوری‌های خاصی را در آنجا ببینند؟ پاسخ به این سؤالات یک جهت‌گیری بازار اولیه برای شما فراهم می‌آورد که می‌تواند نوع و ابعاد فعالیت‌های تحقیق و توسعه و استراتژی‌های توسعه فناوری شما را تحت تأثیر قرار دهد. البته باید دقت نمایید که هیچ‌گونه اطلاعات فنی یا تجاری پیرامون کار و فناوری خود در اختیار آن‌ها قرار ندهید (شفاهی، نوشتاری یا الکترونیکی)، مگر آن‌که با اطلاع و نظارت دفتر انتقال فناوری باشد. داده خام اولیه که در ملاقات‌ها و گپ و گفت‌های دوستانه رد و بدل می‌شوند و شاید در ابتدای امر از نظر شما اهمیت قابل توجهی ندارند، ممکن است قابلیت تجاری‌سازی فناوری شما را کاملاً از بین ببرد.

 به‌طور خلاصه، با شرکت در نمایشگاه‌های تجاری و کنفرانس‌های علمی و صحبت با فعالان صنعت و بازار، می‌توان به یک جهت‌گیری کلی پیرامون فناوری و چگونگی عرضه آن به بازار دست یافت. در مواجهه با افراد مختلف سعی کنید چهار پرسش کلیدی زیر را مطرح نمایید:

  • اولین کارکردی که آن‌ها از فناوری شما انتظار دارند چیست؟ کدام ویژگی فناوری می‌تواند موجب جلب توجه آن‌ها شود و این ویژگی را چگونه اندازه‌گیری می‌نمایند؟
  • نظر آن‌ها پیرامون سهولت استفاده از فناوری چیست؟ چه افرادی از فناوری استفاده خواهند کرد و چه رابط‌های کاربری باید ایجاد نمایید تا استفاده افراد ساده‌تر شود؟
  • قیمت فناوری تا چه حد اهمیت دارد؟ با توجه به قابلیت‌ها و ویژگی‌های فناوری و درجه سهولت استفاده از آن، مشتریان و شرکت‌های متقاضی چه قیمتی را حاضرند برای آن بپردازند؟
  • چه ویژگی‌ای می‌تواند موجب شود تا تقاضیان آن را بلافاصله بخرند؟ این مفهوم که تحت عنوان «UMPF» معرفی می‌شود، یک خاصیت ویژه از فناوری است که باعث می‌شود مشتری آن را در همان مقطع عرضه به بازار بخرد و نه در بازه‌های زمانی بعد از آن. برای مثال، «UMPF» در محصولات اپل، کیفیت طراحی است و یا در خودروهای هیبریدی دوره بازپرداخت هزینه است. فرض کنید، قیمت سوخت برابر با 2 دلار به ازای هر گالن باشد که در این صورت قیمت خودرو تا حدی گران محسوب می‌شود اما با دو برابر شدن قیمت سوخت به 4 دلار برای هر گالن کاملاً توجیه اقتصادی خواهد داشت.

ب) استفاده از خدمات دفتر انتقال فناوری

یک مزیت بسیار مهم استفاده از دفاتر انتقال فناوری در فرآیند توسعه و تجاری‌سازی فناوری، عدم نیاز به فعالیت‌های بازاریابی از سوی صاحب ایده یا فناوری است. در واقع، یکی از وظایف اصلی «TTO»، ارتباط با شرکت‌ها و فناوران فعال در حوزه مشابه با فناوری شما و شناسایی علاقه‌مندان به اخذ مجوز بهره‌برداری از آن است. با توجه به شبکه‌های وسیع ارتباطات دفاتر انتقال فناوری، شناسایی و ایجاد ارتباط با افراد متقاضی فناوری شما چندان دشوار نیست. کارکنان «TTO» اطلاعات لازم را از شما دریافت نموده و با یافتن افراد صاحب‌نظر و مسئول در زمینه صدور یا اخذ مجوزهای بهره‌برداری از فناوری در شرکت‌های متقاضی فناوری شما، مذاکرات را آغاز می‌نماید.

یکی از پلتفرم‌های ارائه اطلاعات به دفاتر انتقال فناوری که می‌تواند وضعیت فناوری شما را کاملاً توصیف و تبیین نماید، استفاده از سطوح آمادگی فناوری یا «TRL» است که در اواخر دهه 1960 میلادی از سوی ناسا معرفی گردید. این مفهوم در طی پنجاه سال اخیر پیوسته در حال تغییر و تکامل بوده است و در حال حاضر در نه سطح به تحلیل میزان آمادگی فناوری می‌پردازد. سطوح نه گانه «TRL» شامل موارد زیر است:

  • «TRL1»: این سطح نشان‌دهنده تحقیقات علمی صرف جهت ایجاد و توسعه دانش پایه است؛
  • «TRL2»: در این سطح، شناسایی دانش سطح یک انجام می‌گیرد. به‌طوری که کاربردها شبیه سازی شده و منافع بالقوه حاصل از به‌کارگیری این فناوری، نشان داده می‌شود؛
  • «TRL3»: ارائه و تست اجزاء منفصله فناوری در مقیاس آزمایشگاهی؛
  • «TRL4»: یکپارچه‌سازی اجزاء منفصله و ارائه یک نمونه آزمایشگاهی به‌منظور اطمینان از کارکرد اجزاء به صورت یکپارچه؛
  • «TRL5»: ارائه و تست اجزاء منفصله فناوری در مقیاس واقعی؛
  • «TRL6»: ارائه و تست فناوری به صورت یک نمونه مهندسی (ابعاد واقعی) به‌منظور اطمینان از عملکرد فناوری؛
  • «TRL7»: ارائه نمونه عملیاتی با تمام ویژگی‌های اصلی فناوری نظیر جنس، ابعاد و شکل واقعی؛
  • «TRL8»: تست و آزمون موفقیت‌آمیز نمونه عملیاتی؛
  • «TRL9»: به‌کارگیری فناوری در مقیاس انبوه توسط کاربر، به‌طوری که پشتیبانی فنی و آمادی از فناوری صورت گیرد.   

مرجع:

What Every Researcher Needs to Know About Commercialization, Phyl Speser, Foresight Science & Technology Incorporated, November 2008

 

http://nanomatch.ir

هنوز نظری وارد نشده است!

نظر خود را ارسال نمایید

پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.