اگر چندان علاقه‌ای به کار کردن با اعداد و ارقام ندارید و یا اینکه استعداد این کار در شما وجود ندارد، روبرو شدن با مسائل مالی برای بسیار شما دلهره‌آور خواهد بود. برای مثال داشتن درک درستی از اصطلاحاتی مانند "درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک" و یا "سود خالص" می‌تواند در حصول موفقیت، جدای از اینکه شما در سازمانی قرار گرفته‌اید و چه جایگاهی در آن سازمان دارید، بسیار کمک کنند باشد. شما چگونه می‌توانید فراست و تیزهوشی خود را در مواجهه با امور مالی ارتقاء دهید؟ چه معیارهایی می‌توانند در شناسایی مفاهیم مهم و اساسی، برای بکارگیری در کار و افزایش درک خود از تجارت به شما کمک کنند؟ برای دریافت راهنمایی، چه افرادی در بهترین جایگاه قرار گرفته‌اند؟

متخصصان امور مالی در این‌باره می‌گویند

حتی اگر شما برای انجام امور روزمره خود نیاز چندانی به آگاهی از مسائل و امور مالی نداشته باشید، هر چقدر که با این موضوع آشنا باشید، برای شما بهتر خواهد بود. طبق آنچه که ریچارد روبک استاد دانشگاه کسب و کار هاروارد و نویسنده کتاب اصولی برای خرید تجارت‌های کوچک می‌گوید، اگر شما بتوانید به زبان پول سخن بگویید، به موفقیت‌های بیشتری دست پیدا می‌کنید. در نهایت اگر شما بخواهید یک محصول و یا یک فناوری را بفروش برسانید، باید بتوانید نشان دهید که آن محصول هم از نظر کابردی بسیار مفید بوده و هم حاشیه سود بسیار بالایی دارد. افرادی که برای انجام سرمایه‌گذاری تصمیم‌گیری می‌کنند، به مدل‌های ساده‌ای که میزان درآمد، هزینه‌ها، مخارج جاری و گردش مالی را نشان می‌دهند علاقه بسیار زیادی دارند. آن‌ها به دنبال دلایل کافی برای رسیدن به این نتیجه هستند که آیا ایده‌ای که شما معرفی می‌کنید ایده‌ مناسبی برای سرمایه‌گذاری است. "جو نایت" یکی از موسسان و مشاوران در موسسه دانش کسب و کار و نویسنده کتاب هوش کسب و کار معتقد است که نبود ادراک و دانش در زمینه امور مالی موجب پدیده‌ای به نام محدودیت کسب و کار می‌گردد. اگر شما نتوانید در جلسات تشکیل شده درباره عملکرد سازمان خود مشارکت فعال داشته باشید، احتمال اینکه پیشرفتی در آن شرکت کنید بسیار پایین می‌آید. شما هرگز نمی‌توانید در پروژه‌ای مشارکت فعال کنید مگر اینکه به مسائل مالی آن اشراف کامل داشته باشید. البته استراتژی‌ها و تکنیک‌هایی برای ارتقاء هوش و توانایی مالی وجود دارد. 

بر ترس‌های خود غلبه کنید

نگرانی‌های خود از امور مالی را که به‌ دلیل عدم توانایی شما در کار کردن با اعداد بوجود آمده است را کنار بگذارید. درک امور مالی چندان هم کار دشواری نیست. تسلط بر امور مالی حوزه‌ای که در آن تجارت‌ها و کسب و کارهای مختلف ارزش‌گذاری می‌شوند همانند شمارش توپ‌ها در ورزش بیس بال است. اما، در امور مالی به‌ جای شمارش، شما میزان پیشرفت را از طریق عملکرد مالی ارزیابی می‌کنید که انجام این کار چندان هم پیچیده نیست. ریاضیات بسیار ساده‌تر از آن چیزی است که شما فکر می‌کنید. امور مالی و حسابداری در بیشتر مواقع جمع و تفریق و در برخی از اوقات ضرب و تقسیم را در بر می‌گیرند که همگی معادلات بسیار ساده و پیش و پا افتاده‌ای هستند. هیچگونه کار خارق‌العاده‌ای در این کار صورت نمی‌پذیرد. 

زبان جدید و اصطلاحات مربوط به آن را یاد بگیرید 

شاید برای درک امور مالی هیچ‌گونه معجزه‌ای وجود نداشته باشد، اما قطعا اصطلاحات خاصی در هر زبان و تکنیکی وجود دارد که باید به آن تسلط پیدا کنید. خوشبختانه روش‌های فراوانی برای یادگیری اصطلاحات تخصصی وجود دارد. تنها نکته‌ای که وجود دارد الزام بکارگیری ابتکار عمل است. اگر شرکت شما برای آموزش رایگان کادر خود برنامه آشنایی با امور مالی را طرح‌ریزی کرده است، از آن فرصت بیشترین بهره را ببرید. اگر چنین فرصتی برای شما وجود ندارد، ثبت نام در کلاس‌های آن‌لاین (غیر حضوری) و کلاس‌های حضوری در دانشگاه‌ را امتحان کنید. البته، برای آگاهی از هر موضوعی کتب و مراجع بسیار زیادی نیز وجود دارند. مهمترین نکاتی که باید مورد توجه قرار گیرند، نحوه ارزیابی و اندازه‌گیری سود، درآمد قبل از بهره، مالیات و استهلاک، سود عملکردی، درآمد و مخارج عملکردی است. به‌کارگیری کتب مربوط به امور مالی می‌تواند بسیار کمک کننده باشد اما موتور‌های جستجو مانند گوگل هم می‌توانند مراجع خوبی برای این کار باشند. 

با تراز‌نامه مالی کار بیشتر آشنا شوید

شما باید خود را با بیانیه‌های درآمدی سازمان آشنا کرده و تسلط خود را بر آن‌ها افزایش دهید. با ترازنامه مالی ارتباط مناسبی برقرار کنید و سخت‌کوشی لازم را برای درک آن بکار بگیرید. بهترین روش برای یادگیری، کار کردن مستمر با اعداد است. شما می‌توانید این کار را بر روی کاغذ و یا به صورت الکترونیکی انجام دهید. پس از آن می‌توانید نتایج بدست آمده را دسته‌بندی کرده و در نهایت متوجه خواهید شد که شرکت و یا سازمان شما از چه حوزه‌هایی درآمد خود را بدست آورده و در چه حوزه‌هایی هزینه می‌کند. اعداد خام را به درصد‌ تبدیل کنید تا ملموس‌تر شوند. بنابراین به‌راحتی می‌توانید درآمد و مخارج شرکت را از یکدیگر تفکیک کنید. شما باید برای درک امور مالی دید خود را بسیار وسیع و گسترده کنید. 

روی پارامترهای اساسی تمرکز کنید 

برای ارتقاء مهارت‌ها و توانایی‌های مالی خود باید به پارامترها و معیارهایی که سازمان شما توسط آن‌ها سود و زیان خود را اندازه‌گیری می‌کند تسلط پیدا کنید. هدف شما بدست آوردن درک عمیقی از ارتباط بین سود و زیان است. مورد دیگر آگاهی از این موضوع است که این امر چگونه می‌تواند بر عملکرد سازمان شما در طی مدت طولانی تاثیرگذار باشد. معیارها و پارامترهای موجود در هر شرکت و یا سازمانی معمولا توسط نسبت‌های مشخصی توصیف می‌شوند. در اغلب شرکت‌ها چهار نسبت برای این کار وجود دارد: سود، قدرت نفوذ، نقدینگی و بهره‌وری عملیاتی. هر شرکت و یا سازمانی با استفاده از دو و یا سه نسبت امور مالی خود را مدیریت می‌کند. بدین طریق سازمان‌ها اندازه‌گیری‌های اولیه خود در مورد عملکرد را با استفاده از این نسبت‌ها و به کمک نسبت‌هایی که مربوط به صنعت هستند انجام می‌دهد. توجه بسیار زیاد به ترازنامه مالی سازمانی که در آن کار می‌کنید و بررسی گزارش‌های مالی که در هر فصل از طرف شرکت دریافت می‌کنید اهمیت بسیار زیادی دارد. این موارد می‌توانند به شما کمک کنند تا در مورد پارامترها و معیارهای شرکت اطلاعات بیشتری را بدست آورید. محاسبه و بررسی این موارد کار چندان دشواری نیست و تنها به تلاش و کوشش نیاز دارد. 

با اعداد بازی کنید

زمانیکه به درک درست و جامعی از ترازنامه مالی شرکت خود دست پیدا کردید و اطلاعاتی راجع به اینکه چه پارامترهایی در پیشبرد و ارتقاء شرکت شما موثر است را بدست آوردید، سعی کنید تا با طرح پرسش‌هایی همانند "چه می‌شد اگر" با اعداد بازی کرده و روش‌های آنالیز اعداد گوناگون را آزمایش کنید. برای مثال، چه می‌شد اگر قیمت‌ها پایین می‌آمد؟ چه می‌شد اگر درآمد بالاتر می‌رفت؟ چه می‌شد اگر هزینه‌ها پایین و یا بالا می‌رفت؟ شما در مورد مدیریت تصمیمات خاص و مهم صحبت نمی‌کنید، تنها کاری که انجام می‌دهید بدست آوردن درک عمیقی از مدل‌های کاری و فرضیاتی است که صاحبان شرکت‌ها با آن سرو کار دارند. با این کار هر زمانی که بخواهید می‌توانید نتایج حاصل از تصمیمات بخصوص را جدول‌بندی کرده و براحتی مورد استفاده قرار دهید. برای مثال، اینکه آیا زمان مناسبی برای تولید محصول جدید فراهم آمده و یا اینکه زمان تعطیلی کارخانه فرا رسیده است از جمله مواردی هستند که می‌توانید بررسی کنید. در حال حاضر شما ابزارهای کافی و لازم را برای بررسی و ارزیابی تمامی این موارد در اختیار دارید. بیشتر افراد فکر می‌کنند که بودجه‌های موجود کاملا ثابت و بدون تغییر هستند. درحالیکه در اغلب موارد شما مدل‌هایی را به‌کار می‌برید تا بدانید که چه مواردی مهم‌تر از بقیه هستند و تا چه حد امکان اشتباه در یک سیستم وجود دارد. بنابراین بر همین اساس می‌توانید تخصیص منابع را صورت داده و اولویت‌بندی داشته باشید.

در کار خود از یک منتور مالی کمک بگیرید

ایجاد ارتباط با یک مدیر عملیاتی و یا یک متخصص در امور مالی، کسی که بتواند به شما آموزش داده و به تک‌تک پرسش‌های شما پاسخ گوید، روش دیگری برای کسب مهارت در آن است. این روشی بسیار عادی و روند طبیعی در یادگیری هر موضوعی به حساب می‌آید. منتورها همواره کمک بسیار مناسبی برای کسانیکه رابطه خوبی با اعداد و ارقام ندارند بوده‌اند. این افراد هم می‌توانند در انتقال و توصیف مفاهیم کمک کننده باشند و هم می‌توانند به عنوان تابلوی راهنما برای اخذ هر تصمیم مالی عمل کنند. از همکاران خود بخواهید تا در صورت لزوم مدل‌های پیشنهادی شما را بکار گرفته و آن‌ها را تکرار کنند. انجام این کار تمرکز شما را در کار کردن با اعداد بسیار بالا می‌برد. برای مثال، شما متوجه می‌شوید که فردی با فرضیات مشخص و خاصی کار می‌کند. درحالیکه شما و یا همکار شما با فرضیات دیگری فعالیت می‌کند. یکی از این افراد فرضیات درستی را انتخاب کرده و دیگری با فرضیات اشتباهی به کار خود ادامه می‌دهد. تفاوت‌های موجود در نتایج بدست آمده به شما این اجازه را می‌دهد تا بدانید که کدامیک از این فرضیات معقول و عملی، و کدامیک اشتباه است. 

کار خود را شخصی و انحصاری کنید

آیا هنوز انگیزه کافی برای کار کردن با اعداد را ندارید؟ مهارت‌های مالی خود را گسترش دهید. این روش تنها کاری است که می‌تواند شما را نجات دهد. هر بار که حقوق خود را دریافت می‌کنید، بخشی از سود سازمان و یا شرکت از بین می‌رود. بنابراین شما باید فکر کنید که چه اقداماتی موجب افزایش و ارتقاء سود در شرکت شما می‌گردند و سود شرکت را در حد معقولی نگه ‌می‌دارند. هدف ما این است که شما درک بیشتری از فعالیت‌های روزمره خود داشته باشید تا بتوانید به کارفرمای خود کمک کنید تا درآمد شرکت را افزایش داده و هزینه‌‌های جاری آن را کاهش دهد. خود را به عنوان یک منبع درآمد بسیار کوچک و همچنین منبع کوچکی از ضرر و زیان در نظر بگیرید. آیا برای شرکت خود ارزش‌آفرینی دارید؟ مطرح کردن این پرسش می‌تواند تمرین بسیار خوبی برای شما باشد. اما اجازه ندهید که این کار فعالیت‌ها شما را تحت تاثیر قرار دهد. اگر شما در بخش فروش فعالیت می‌کنید می‌توانید با اندازه‌گیری تاثیر خود بر میزان فروش عملکرد خود را ارزیابی کنید. اما اگر این کار را با همکاری دیگران انجام می‌دهید، ارزیابی آن کار چندان آسانی نخواهد بود. فعالیت‌ خود را با در نظر گرفتن فعالیت‌های دیگران محاسبه کنید. بر روی مشکلاتی که توانایی کنترل آن‌ها را دارید تمرکز کنید و مواردی را که هیچگونه کنترلی بر روی آن ندارید نادیده بگیرید. 

اصولی که باید آن را به خاطر بسپارید 

اموری که باید انجام دهید:

• در کلاس‌های آنلاین و یا حضوری، برای یادگیری اصول اولیه و مفاهیم مالی، ثبت نام کنید.
• گزارش‌های مالی هر فصل شرکت را بررسی کنید تا به مواردی که منجر به سود شرکت می‌گردند آگاهی پیدا کنید. 
• با اعدادی که مربوط به ترازنامه مالی شرکت است کار کنید و پرسش‌های "چه می‌شود اگر" را برای خود مطرح کنید.

اموری که نباید انجام دهید:

• هراس داشتن. (تجارت و امور مالی امور بسیار ساده و سرراستی هستند) 
• به تنهایی پیش رفتن. یک مدیر اجرایی و یا عملکردی قابل اعتماد را انتخاب کنید که توانایی پاسخگویی به پرسش‌های شما را داشته باشد و به عنوان یک تابلوی راهنما برای شما عمل کند. 
• نادیده گرفتن تاثیر مهارت‌های مالی را در کسب و کار. اگر می‌خواهید پیشرفت کنید نیازمند فراست و تیزهوشی در امور مالی هستید.

موضوع مطالعه موردی1: با یکی از همکاران خود برای کار کردن با اعداد و بررسی امور مالی همکاری کنید

لری دونیوان، مدیر ارشد امور مالی در شرکت ثریدیان، بر این باور است که، مدیران شرکت‌ها باید بتوانند به صورت بسیار تخصصی در امور مالی ورود کرده و بر اغلب بخش‌های آن تسلط پیدا کنند. 

اما لری اظهار کرد که او خود نتوانسته است چنین کاری را انجام دهد. او اخیرا در کار خود در یک شرکت نرم‌افزاری و در جایگاه یک مدیر تولید فعالیت کرده است. به عنوان یک دانشجوی رشته مدیریت در کالج مدیریت نورس وسترن، او دروس اساسی و مورد نیاز برای مدیریت را گذرانده و مهارت‌های او تناسب بسیار زیادی با شغل او داشته است. او می‌گوید: من هزینه‌های خود را مدیریت کرده‌ام و فعالیت‌های تجاری مرتبط با محصولات تولیدی را پوشش داده‌ام. 

زمانیکه شما در شغل خود ارتقاء پیدا می‌کنید و به عنوان یک مدیر ادغام و اکتساب در یک شرکت مشغول به کار می‌گردید، نیاز به داشتن آگاهی از امور مالی را به شدت احساس می‌کنید. بنابراین باید با اصطلاحاتی مانند درآمد قبل از بهره، استهلاک و مالیات آشنا شوید. زمانیکه با چنین اصطلاحاتی آشنا شدید می‌توانید به نحوه ارزش‌گذاری و اعتبار‌سنجی یک سرمایه‌گذاری پی ببرید. انجام این امور شبیه به بازی با آتش است، من هرگز افکار خود را در آن دوران فراموش نمی‌کنم. در یکی از جلسات تمام تلاش من بر این بود که همانند یک احمق به نظر نرسم. 

در آن لحظه او به کمک نیاز دارد. خوشبختانه لری ارتباط خوبی با یکی از همکاران خود که در بخش مالی کار می‌کند (ریک) برقرار کرده است. وظیفه ریک ساختن مدل‌های مالی است که به اخذ تصمیمات استراتژیک درباره پتانسیل‌های موجود در بخش ادغام و اکتساب کمک می‌کنند. ریک همواره علاقه‌مند بوده تا جزئیات عملکرد مدل خود را توصیف کرده و به پرسش‌هایی که در این زمینه مطرح می‌شوند پاسخ دهد. او از دانش و صبر کافی برای این انجام کار خود برخوردار بود. 

ریک اشتیاق بسیار زیادی برای همکاری با لری از خود نشان داد. لری از ریک خواست تا پارامترهایی که حساسیت بسیار بالایی دارند را برای او توصیف کند. پس از آن لری فرضیات مختلف را بر روی آن پارامترها آزمایش کرد. پس از انجام تمامی این اقدامات او هنوز قادر به انجام محاسبات اساسی برای خلق مدل کاربردی نبود. اما او قطعا درک بسیار عمیقی از فرضیات موجود در شرکت بدست آورده‌ بود. 

لری اظهار داشت که کمک‌ها و حمایت‌های ریک در ارتقاء او در زمینه امور مالی غیر قابل توصیف است. همراهی شما با همکاری که در زمینه امور مالی فعالیت دارد تا حدود زیادی باعث توسعه و گستردگی افکار شما می‌گردد. 

موضوع مطالعه موردی2: پارامترهایی که شرکت شما برای ارزیابی موفقیت خود بکار می‌برد را فرا بگیرید

جیمز پامپر، مدیر ارشد حسابداری در شرکت ترنس‌یونیون (شرکتی که مسئول ارائه گزارشات اعتبار مصرف‌کنندگان است)، می‌باشد. او معتقد است که اطلاع‌رسانی کارمندان در مورد پارامترهای اساسی در امور مالی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بنابراین آن‌ها می‌دانند که شرکت از نظر مالی به چه نحوی عمل می‌کند. 

نکته مهم در مورد امور مالی و حسابداری استانداردهای جهانی و شناحته شده این رشته است. به طوریکه اگر شما اساس کار با ابزارها و پارامترهای این رشته را فرا بگیرید می‌توانید در هر مکانی از آن استفاده کنید. 

در همان زمان، جیمز می‌داند که هر شرکتی عملکرد خود را به نحوی خاص نمایش می‌دهد. جیمز بیشتر زمان خود را در شرکت‌هایی که در ملاء عام به تجارت می‌پردازند گذرانده است. اما زمانیکه او برای اولین بار در سال 2014 به شرکت ترنس یونوین واقع در شیکاگو وارد شد، شرکتی که توسط یک گروه از صاحبان سهام که بصورت خصوصی فعالیت می‌کردند تاسیس شده بود، با چالش‌های جدیدی روبرو شد. جیمز: من در آن شرکت متوجه شدم که کدامیک از پارامترها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند و دلیل اهمیت آن‌ها چیست؟ و اینکه شرکت ترنس‌یونیون چگونه و بر چه اساسی موفقیت خود را ارزیابی می‌کند. 

برای کار در آن شرکت موارد بسیار زیادی را یاد گرفت و محاسبات بسیار زیادی را انجام دادم. خوشبختانه در بخشی که من کار می‌کردم به تمامی اعداد و ارقام دسترسی داشتم. بنابراین من با تمام توان خود و با استفاده از نرم‌افزارهای موجود به کار کردن با اعداد و ارقام پرداختم و تمامی فرضیات را برای چندین بار آزمایش کردم. من زمان زیادی را برای اعتبارسنجی اعداد و ارقام صرف کردم تا به صحت و دقت آن‌ها اطمینان پیدا کنم. 

او همچنین از طرف یک دوست خوب که متخصص در امور مالی بود راهنمایی‌هایی را دریافت کرده بود، فردی که در همان زمان و در بخش حسابداری یکی از همکاران جیمز به حساب می‌آمد. همکار جیمز مدت زمانی را در شرکت گذرانده بود و با تجربه‌ای که داشت به او کمک کرد تا به جزئیات بسیار زیادی را در مورد محاسبات و اعداد پی ببرد. 

 در سال 2015، شرکت ترنس‌یونیون به سهامی عام واگذار شد. جیمز مجبور شد تا در طی این انتقال مالی شرکت را یاری کند. او از این فرصت استفاده کرد و برای ارتقاء دانش و مهارت خود، ترازنامه‌های مالی شرکت را به دقت مورد بررسی قرار داد. 25 نفر از کارمندان شرکت، که ارتباط بسیار خوبی با هم داشتند، برای بررسی این کار گماشته شدند. این افراد با هدف آنالیز و طراحی ساختار دریافتی و پرداختی شرکت و تعیین پارامترهای خاصی به عنوان پارامترهای اصلی مالی کار خود را آغاز کردند. 

جیمز برخی از اوقات دوره‌های مربوط به امور مالی را که در درون شرکت برگزار می‌شده است را مدیریت می‌کرد. او اظهار داشت که برگزاری چنین دوره‌هایی همکاران وی را تشویق می‌کرد تا به جایگاه خود در شرکت و از دید یک مدیر مالی پی ببرند. 

"من هیچ گونه سود و درآمدی برای شرکت ندارم و وجود من تنها برای شرکت هزینه ایجاد می‌کند" و یا اینکه "من از منظر سیاست‌های مالی، سعی می‌کنم که تا حد امکان و با توجه به توانایی‌هایی که دارم شرکت خود را در رسیدن به حداکثر کارایی و بهره‌وری یاری دهم". 

منبع: HBR.org