شرکت‌های بزرگ یا استارت‌آپها؟ کدام انتخاب شغلی صحیح است؟
قضاوت خوبی و بدی یک سازمان براساس اندازه‌ی آن امری غیر ممکن است. اگر تغییر مکان کاری به فضایی بزرگتر یا کوچکتر مدنظرتان است باید در نظر داشته باشید که آیا اهداف شرکت شما با تصمیات شخصیتان سازگار هستند یا نه؟ این مورد ارتباطی به کوچکی و بزرگی سازمان نداشته و برای هر دو یکسان است. نکته مهم دوم اینکه چگونه اندازه‌ی شرکت تجربه‌های کاری روزانه شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این مهم نیازمند تفکر عمیق قبل و در حین کار در آن سازمان است تا مطمئن شوید که پتانسیلتان را به بیشینه مقدار خودش رسانده‌اید.
گامی بسوی اتحادیه‌های بزرگ
حرکت به سمت سازمان‌های بزرگ درهای بسته زیادی را باز می‌کند. ممکن است شما به این فکر کنید که تخصص یافتن در یک زمینه یا نقش و سپس رشد در شرکت خیلی ساده‌تر است. بطور کلی این فرصتها نتیجه این واقعیتند که کمپانی‌های بزرگ مایل به داشتن یک ساختار سازمان‌یافته استوار برای عملکرد هر روزشان هستند. مجموعه عادت‌های استوار و قوی منجر به ثبات می‌شوند. بنابراین شما می‌دانید که جایی که ایستاده‌اید از ابتدا درست بوده است. بدین معنی که عملکرد شغلیتان کاملا مشخص است. این مشخص بودن می‌تواند سودمند باشد چون به شما فرصت ارتقا و تخصصی کردن مهارتهای‌تان را می‌دهد. بالواقع در یک حوزه‌ی خاص متخصص می‌شوید. هرچند نیازی به نگرانی در ارتباط با غرق شدن در یک نقش نباید داشته باشید. سازمان‌های بزرگ بطور معمول مسیرهای پیموده شده را برای رشد در نظر می‌گیرند به همین دلیل مسیر پیشرفتتان ساده و سریع خواهد بود.
اندازه‌ی کوچک، فرصت بزرگ
اگر شما در یک سازمان کوچک کار می‌کنید، هنوز هم امکان فرصت‌های زیادی را در پیشرو دارید. قبل از پذیرش موقعیت باید در ذهن داشته باشید که کسب و کارهای کوچکتر اتاق‌هایی برای فرهنگ کار یمتحدتر دارند. هرچند بسیار مهم است از اینکه با مردم و فرهنگ مقرر درارتباطید درحالیکه پیگیر کارتان هم هستید اطمینان حاصل کنید. در شرکت‌های کوچک فرهنگ محل کار فشار سنگینی روی رضایت شغلی ایجاد می‌کند. وقتی غرق آن کار می‌شوید آماده ماموریت‌هایی فراتر از مسئولیت‌های شغلتان هستید.
وقتی تعداد کارکنان شرکت کم است احتمالا شما مسئولیت کارهای متنوعتری را نسبت به کار کردن در یک شرکت بزرگتر خواهید داشت. شغل انعطاف‌پذیرتر به این معناست که در مجموع مسئولیت برعهده بگیرید و کارآفرین‌تر باشید. ممکن است شما شور و احساسات شخصیتان هم با کارتان ادغام کنید یا مسیرتان را با بسط مسئولیت‌هایتان به عرصه جدیدی از کسب و کار، شخصی کنید.
بیشتر حرکت‌هایتان را بسازید
صرفه نظر از مسیر شغلی شما، تغییرات مهم هستند. می‌توانید از این تغییرات برای هدایت شغلتان به سطوح بالاتر اسفاده کنید. بخودتان فشار نیاورید. عادت کردن به تغییرات فرهنگی و سازمانی موجود، زمانبر می‌باشد. وقتی مستقر شدید باید سطح آسایش و عملکردتان را در فضای جدید بالا ببرید. سبک کاری مورد علاقه و محیطتان را دریابید. مثلا اینکه کار گروهی را بیشتر دوست دارید یا مستقل کارکردن را ترجیح می‌دهید؟ با توجه به تجارب شخصیتان پاسخ این سوالات را باید بیابید تا آگاهانه تر شغل مورد نظرتان را انتخاب کنید.
همه‌ی این موارد موقعیت‌هایی است که در طول تجربه کاری‌ام با آنها مواجه می‌شدم. واردشدن به فضاهای کاری مختلف اساس بزرگی را به من یاد داد. من با بالاترین استاندارهای کاربردی صنعت، آموزش دیده بودم. این آموزش هم از طریق دوره‌های حرفه‌ای و هم با تجربه کار بدست آمده بود. هرچند پس از اینکه من از شرکت کلرکس بعد از بیست سال بیرون آمدم به محیطی کاملا متفاوت قدم گذاشتم و مجبور به استفاده از محل کار کوچکتر شدم. در نهایت فرصت همکاری‌های بزرگتر و زیادتر، ارتباطات باز که به نفع کل کسب و کار بودا برایم فراهم شد. حالا پس از سال‌ها کار در شرکت‌های کوچک و بزرگ تجربه‌ی من نشان داد که کار کردن در شرکت‌های کوچکتر مهارت‌های رهبری شما را بیشتر رشد می‌دهد. اینکه در پایان روز ساعاتی را برای مشخص کردن الویت‌هایتان قرار دهید به شما در هدایت مسیر شغلیتان کمک می‌کند. از موقعیت‌های انگیزه و شادی‌بخش خودتان آگاه باشید. بدنبال حرفه‌ای با این فاکتورها باشید.
هنوز نظری وارد نشده است!
نظر خود را ارسال نمایید
پست الکترونیکی شما انتشار پیدا نمی کند.